فصل²فیک:[بازی دوباره...]
P²
(یه نکته بگم که تهیونگ مافیاست)
چانگبین:خب خانما آماده این؟
جنی ومینسو:اره
(پرش زمانی به بار)
مینسو ویو
وقتی دوش گرفتم اومدم آماده شدم ورفتیم بار رسیدیم رفتیم روی یه میز نشستیم لباسم زیاد بازنبود ولی همه منونگاه میکردن یه مدت بعدنوشیدنی آوردن من نخوردم ولی اعضا زیاد خوردن وتقریبا مست کرده بودن که یه پسره بعدکلی نگاه بهم اومد سمتم
تهیونگ:افتخار رقص میدین؟
مینسو:عام...باشه
تهیونگ ویو
اون دختره ازاول بار داشتم نگاش میکردم خیلی جذاب بود کم کم رفتم سمتش وبهش پیشنهاد رقص دادم شک داشت قبول کنه یانه ولی قبول کردکه
فلیکس:نه اون نمیاد باتوبرقصه
تهیونگ:وشماچرابراش تصمیم میگیرین؟
فلیکس:به تومربوطه؟
مینسو:فلیکس بس کن
تهیونگ:بهت یه فرصت میدم اخلاقت رو درست کنی چون احتمالا نمیدونی من کی هستم
فلیکس:نمیدونم ونمی...(تهیونگ رفت وحرف فلیکس روقطع کرد)
مینسو:ولش کن فلیکس
فلیکس:پسره ی عوضی
تهیونگ ویو
دلم برای پسره سوخت چون میدونه باکی اینطوری حرف زده ولی هرجورشده باید اون دختره رومال خودم کنم.....
<ا><د><ا><م><ه><د><ا><ر><د...>
لایککککک؟!!
(یه نکته بگم که تهیونگ مافیاست)
چانگبین:خب خانما آماده این؟
جنی ومینسو:اره
(پرش زمانی به بار)
مینسو ویو
وقتی دوش گرفتم اومدم آماده شدم ورفتیم بار رسیدیم رفتیم روی یه میز نشستیم لباسم زیاد بازنبود ولی همه منونگاه میکردن یه مدت بعدنوشیدنی آوردن من نخوردم ولی اعضا زیاد خوردن وتقریبا مست کرده بودن که یه پسره بعدکلی نگاه بهم اومد سمتم
تهیونگ:افتخار رقص میدین؟
مینسو:عام...باشه
تهیونگ ویو
اون دختره ازاول بار داشتم نگاش میکردم خیلی جذاب بود کم کم رفتم سمتش وبهش پیشنهاد رقص دادم شک داشت قبول کنه یانه ولی قبول کردکه
فلیکس:نه اون نمیاد باتوبرقصه
تهیونگ:وشماچرابراش تصمیم میگیرین؟
فلیکس:به تومربوطه؟
مینسو:فلیکس بس کن
تهیونگ:بهت یه فرصت میدم اخلاقت رو درست کنی چون احتمالا نمیدونی من کی هستم
فلیکس:نمیدونم ونمی...(تهیونگ رفت وحرف فلیکس روقطع کرد)
مینسو:ولش کن فلیکس
فلیکس:پسره ی عوضی
تهیونگ ویو
دلم برای پسره سوخت چون میدونه باکی اینطوری حرف زده ولی هرجورشده باید اون دختره رومال خودم کنم.....
<ا><د><ا><م><ه><د><ا><ر><د...>
لایککککک؟!!
۶.۶k
۱۰ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.